???????
???????

???????

دیشب خواهرم اینارو با خواهر شوهرش دعوت کرده بودیم (در ضمن بگم یه دختر هم دارن) این گودزیلای خواهرم هم بود از اوناست ها ....
ما هر چی صحبت میکردیم این ما رو ضایع میکرد حرف میزدم جمع میخندید میگفت دایی دیشب تو کمپوت گه خوابیدی انقدر بانمک شدی یا سر یه موضوع علمی داشتن صحبت میکردن ما یه حرفی زدیم میگه دایی لامصب کله ی تو عین شکم من کار میکنه 
در اون لحظه من Oo
اون دختره :((((
گودزیلا:(((((
شانس اورد شب اینجا نموند مگه نه ......


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.